اشتیاق مثری است!
یکی از نکات و دلایل بسیار مهم در داشتن اشتیاق بالا , مثری بودن آن است.
وقتی که شما اشتیاق فراوان برای معرفی خدمات و محصول خود دارید , باید بدانید که بر روی فرکانس خاصی هستید و هر فرکانسی , یک نرخ ارتعاش خاص دارد.
به عنوان مثال وقتی که با چشم مصلح به کابل برق فشار قوی نگاه بکنید میبینید که میدان مغناطیسی خاصی دور کابلهای برق وجود دارد و اگر کسی وارد آن میدان بشود بدون اینکه به کابل برق دست بزند امکان دارد که دچار برق گرفتگی بشود.
در اینجا میدان الکتریکی ایجاد شده توسط برق , فرد مورد نظر را در بر گرفت و او را در همان ارتعاشی که خودش بود قرار داد!
وقتی که ما با فردی صحبت میکنیم و دارای هیجان و ارتعاش بالایی هستیم , طرف مقابل را در ارتعاش خودمان قرار میدهیم و به اصطلاح فرد را مجذوب خودمان میکنیم.
اثری که ما بر روی فرد میگذاریم باعث میشود که او هم متمایل بشود مثل ما فکر بکند و همانند ما از محصول و ایده مورد علاقه ما خوشش بیاید.
الان متوجه شدیم که تغییر کارکتر درونی بسیار راحت تر از آن است که همیشه حواسمان باشد تا آگاهانه و به زور خودمان را بر روی فرکانس مثبت قرار بدهیم و اشتیاق دروغین نسبت به محصولمان نشان بدهیم. چون ما هرچقدر هم در این کار ماهر باشیم , مشتری دروغین بودن کار ما را متوجه میشود!
چون ما نمیتوانیم میدان مغناطیسی خوبی دور خحودمان ایجاد بکنیم. در واقع میدانی که ما را احاطه کرده , میدان دروغ و ترس است و مشتری این را متوجه میشود.
این اتفاق چیزی نیست که با چشم ما قابل رویت باشد. پس به جای فشار آوردن به خودمان و تلاش برای دروغ گفتن و گول زدن مشتری , کارکتر خودمان را تغییر میدهیم.
اشتیاق مسری است